اشک سایه بر کربلا

هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه شاعر ایرانی است، اشعار وی یادآور شیوهٔ دلپذیر حافظ می‌باشد در سال ۱۳۹۱ کتاب خاطراتی از او با تلاش میلاد عظیمی و عاطفه طیه با عنوان “پیر پرنیان اندیش” منتشر شد در صفحه ۷۷۳ این کتاب آمده: “هشتم محرم بود و عصری من (میلاد عظیمی) و عاطفه به خانه سایه رفتیم. سایه مغموم بود و از چشمهایش معلوم بود گریه کرده” ابتهاج می‌گوید، با شنیدن روضه امام حسین در تلویزیون گریه کرده‌ام سایه در ادامه، می‌گوید: “سال‌ها پیش یک شعری گفتم به اسم «اربعین» که تمومش نکردم” با تعجب اصرار می‌کنند شعر را بخواند: “یا حسین بن علی خون گرمِ تو هنوز از زمین می‌جوشد هر کجا باغ گل سرخی هست آب از این چشمه‌ی خون می‌نوشد کربلایی‌ست دلم!” عظیمی به وی می‌گوید: چاپش کنید استاد! در پاسخ، سایه گویا دلهره‌‌ای دارد و می‌گوید: “نه بابا! روزگار مساعد نیست”

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x