دسته‌بندی: شرف تشرف

حکایت شیخ مفید

حکایت توقیع شریف روایت نامه‌ای از ناحیه مقدسه خطاب به شیخ مفید در زمان غیبت حضرت حجت‌بن‌الحسن نامه‌های معدودی از سوی ایشان، خطاب به شیعیان

حکایت اسماعیل هرقلی

آدمی گاهی فراموش می‌کنه که کارهای عالم چطور انجام می‌شه… گاهی درد و رنج رو مدتها با خود حمل می‌کنه، چون برای درمانش، درِ اشتباهی

حکایت حاج علی بغدادی

گاهی هزار دوره دعا بی‌اجابت است… گاهی بساط عیش خودش جور می‌شود… بسیار بوده‌اند عشاقی که به هزار عجز و لابه و چله و دعا،

پیرزن و قفل ساز

“از همه شهر، او را برگزیدم…” این جمله، چیزی‌ست که عشاق جهان، حاضرند برای شنیدنش از لسان یار، جان بفشانند. آن پیرمردِ قفل‌ساز، کسی بود

حکایت سید سیستانی

“انگار درهای آسمان باز شده بود و جاده‌ای برای او کشیده بودند تا ملکوت!” بسیار بوده‌اند محبان و شیعیانی که در این ایام طولانی غیبت،

حکایت سید احمد رشتی

السلام علیک یا ربیع الانام شنیدید که گاهی اوقات به بعضی از آدما تفضلی میشه و راه صد ساله رو در یک شب طی میکنند؟

حکایت ابوراجح حمامی

روایت پیرمردی که در آغوش امام زمان جوان شد بالاخره نوبت رسید به ابوراجح حمامی که در قسمت سوم از #شرف_تشرف، از او روایت می‌کنیم.