آدمی گاهی فراموش میکنه که کارهای عالم چطور انجام میشه…
گاهی درد و رنج رو مدتها با خود حمل میکنه، چون برای درمانش، درِ اشتباهی رو میکوبه…
اسماعیل هرقلی هم مدتها بر درهای زیادی کوبید، تا بالاخره…
داستان این جوان رو در قسمت جدید #شرف_تشرف بشنوید تا مشام روحتون به رایحه روایتی دیگر از لطف یار، نواخته بشه. ، چرا که شاعر هم گفته،
“شب تنهاییام در قصد جان بود”، “خیال یار” بود که به فریادم رسید و “لطفهای بیکران کرد”