مشهد قالی

بر خود واجب کرده‌ام که در هر زمینی، اولاد فاطمه را بیابم، به قتل برسانم”
این جمله ارقم شامی فرمانده سپاهی است که علی‌ فرزند امام‌باقر را به شهادت رساندند

به سال ۱۱۳، شیعیان کاشان خدمت امام‌باقر عریضه‌نگار شدند که نماینده‌ای را به این دیار روانه کنند

عامربن‌ناصر فینی به بردن این نامه سرافراز شد. امام‌باقر نیز فرزند خود علی را به همراهی عامر راهی فین و کاشان می‌کنند

شش هزار مرد و زن به استقبال ایشان آمدند تا خستگی این سفر دو هزار کیلومتری از تن ایشان بیرون آید

روزها می‌گذشت و پسر امام هر روز محبوب‌تر می‌شد. آوازه مسجد چهل‌حصاران، بیش از هر مسجد دیگری بود و سلطان‌علی، پیشوای آن

چهار سال به همین ترتیب گذشت و هر سال، فروغ مهر امام‌زاده، فروزنده‌تر از سال پیش بود و شمار روی‌آورندگان به تشیع بیش از پیش

شیعه‌گستری او کافی بود تا وحشت و خشم ازرق حاکم اموی قم برافروخته شود. طبیعی بود،

سلطان‌علی فرزند امام باقر و برادر امام‌صادق بود ارقم‌شامی با ۶۰۰ سرباز، به اردهال آمد و زرین‌کفش والی اردهال با حیله، سلطان‌علی را به اردهال دعوت کرد. امام‌زاده را محاصره و سر از بدن ایشان جدا کرده و برای ازرق فرستادند

خبر شهادت امام‌زاده، به روستاهای اطراف رسید. شیعیان با چوب و چماق به خون‌خواهی ایشان راهی اردهال شدند؛ اما نوش‌دارویی بود بعد از مرگ سهراب!

مردمِ چوب به دست، فقط توانستند پیکر بی‌سر امام‌زاده را روی قالی بگذارند و حسین‌ حسین گویان تا رودخانه ببرند، غسل داده و دفن کنند

پس از دوازده قرن، هر ساله دلدادگان خاندان امیر مؤمنان به مشهد اردهال روی آورده و آیین قالی‌شویان را به پیروی از شیعیان آن روزگار به جای می‌آورند